متمایزکننده افراد عالی در کار
در هر دسته، ۳-۴ شایستگی دارد که برای هرکدام
نوشته شده است
یعنی برای مثال نمیتوان نتیجه گرفت سطح ۴ دو برابر بهتر از سطح ۲ است.
یعنی رفتار مورد نظر دیده نشده یا اصلاً نیازی به آن نیست.
میتواند در توسعه کارکنان (به عنوان مواردی که باید از آن پرهیز شود) و در گزینش (به عنوان هشدار، اگر شایستگی در آن شغل حیاتی است) به کار برود.
بعد دوم (B) اغلب شایستگیها و نمایانگر تعداد و جایگاه افراد یا اندازهی پروژههاییست که این رفتار روی آنها تأثیر میگذارد. همچنین میتواند اندازهی مسئلهای که به آن پرداخته شده را نشان دهد.
میزان تلاش یا زمان اضافهی لازم برای یک مسئولیت. در برخی شایستگیها، بعد دوم است.
تعداد مواردی (افراد، دادهها، علتها یا مفاهیم) که در نظر میگیرد. در چند شایستگی (به خصوص شایستگیهای فکری) بعد اصلی است.
بعد اوّل یا اصلی (A) اغلب شایستگیها و بیانگر میزان قوی بودن نیّت (intent) و کامل بودن کارهای انجام شده برای تحقق آن نیّت است.
بسیاری از شایستگیها ممکن است برای یک شغل مناسب نباشند. حتا وقتی یک شایستگی برای شغل مورد نظر حیاتی است، ممکن است برخی از سطحهای آن نامربوط باشند.
رسیدن به یک مدل شایستگی مؤثر برای سازمان شما، نیازمند انجام یک مطالعه برای تعیین سطح آستانه و متمایزکننده در شایستگیهای مورد نظر است؛ در غیر این صورت، با گزینش و تربیت نیروها بر اساس ویژگیهایی که عملکرد شغلی را پیشبینی نمیکنند، ریسک کردهاید. این فهرست به شما کمک میکند سریعتر و دقیقتر این مطالعه را انجام دهید، ولی جای آن را نمیگیرد.
بسیاری از شغلها نیازمند قابلیتها یا ویژگیهایی نادر یا غیرمتعارف هستند که در این فهرست عمومی قرار ندارند. این ویژگیها میتواند از ۲ تا بیش از ۲۰ درصد یک شغل را تشکیل دهد. همچنین بسیاری از شغلها، به ترکیب خاصی از شایستگیها در کنار هم نیاز دارد.
این فرض که «هر چقدر سطح فرد بالاتر باشد، عملکرد بهتری نشان میدهد» درست نیست.
هر شغل، یک نقطه بهینه دارد؛ کسی که تواناییهایی بسیار بالاتر از نقطه بهینه داشته باشد، به اندازهی کسی که در سطح پایینتر قرار میگیرد، در کار دچار مشکل میشود. بنابراین، تعیین نقطه بهینه برای هر شغل بسیار مهم است.
این فهرست، جای راهنمای کامل کدگذاری، آموزش، و تمرین در کار را نمیگیرد.